جابلو

هنر وگفتگو

جابلو

هنر وگفتگو

گذرگاهی از میان ابرها

 
 
  تارعنکبوت دامی برای مورچه گان 

 

 

 

 دریا

 

 دریا
ناخدایت رفت
و...
دیگر در میان ما نیست ،   


 خورشید   مهربانم  

کجایی ، کجایی
قایقت به گل نشست ،

مرغهای دریا ، کنار قایقت بسوگند ، 
  مهربانم
کجایی ،کجایی 


 عشق ابراهیم آسمانه
اما...
عشق اسماعیل پدر بود  


   نمی دانم  دیگر نقاشی من ازکودکی خورشید داشت
امروز جای آن خالیست ،  


 می گفتی
من با این موجهای دریا جنگیدم
آخرش فلک تو را از من گرفت ، 


ساده قلبم
اشک پاکم
آفتابم

کجایی، کجایی

قله ارفه ده  

 

گذرگاهی از میان ابرها