می دانم آسمان را مه گرفته وهوا سرد است آفتابی در کار نیست . ودر بروددت هوا ی سرد آدم برفی ، هی خدا ، خدا می کنم دستهایم را بهم می سایم ونفس گرمم رااز میان انگشتانم رد میکنم وپاهایم را میکوبم تا خوابم نبرد .